در دانشگاه

توی دانشگاهم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم
نشستم از سر بیکاری وب گردی میکنم ، باید برم درس بخونم ولی نمیدونم چرا نمیرم!
شاید چون کتابخونه طبقه بالا ست و کلی پله داره ، شاید چون هنوز جواب کمسیون نیومده ، شاید چون زهرا انصرافداده شاید چون ...
نمیدونم ولی من الان نهار خوردم ، سیرم ، خستم ، نگرانم
اخخخخخخخخخخخ
گزارش کار تو به من چه ربطی داره؟
الان من فلاپی از کجا بیارم ؟
اصلا چرا می خواهی نمودار رو با اکسل بکشی؟
....
وقتم تموم شده...
نظرات 2 + ارسال نظر
ستاره پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:40 ب.ظ http://ketabe7.persianblog.com

سلام خوبی؟تازه باهات آشنا شدم...منظورتو نفهمیدم! فعلا!

صهبا جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:21 ق.ظ http://vasvase.persianblog.com

و همچنان اونقدر گرفتار که دوستای قدیمیت رو فراموش میکنی و سر نمیزنی(چشمک)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد