بگو رهایم کنند

بگو اینهمه دلتنگی رهایم کند
بگو خواهش چشمانت ، هوس در آغوش کشیدنت
اینهمه خواستنت ...
بگو رهایم کنند...
تاب آوردن حجم این فاصله سخت است
تراکم تمام واژه ها در قلم
به زانویم در آورده
بگو رهایم کنند...
هیچ مرکبی از شکاف هیچ قلمی نمی چکد
بگو رهایم کنند...
بگو پرواز خواهم کرد ... بگو
بگو تا بدانم شبی روی همان گلدان کنار پنجره
می توانم لانه کنم و تا صبح برایت بخوانم
از مهر
         از اوستا
                    از تورات
                              از انجیل
                                          از قر آن
از اولین تا آخرین علاقه بشر
تا به حال اینهمه نوشته بنام کسی نبوده
بگو رهایم کنند...
بگو زود تر از همین پنج شنبه می بوسمت .... بگو
بوسیدن تو موهبتی ست
بگو رهایم کنند...
نظرات 16 + ارسال نظر
صهبا چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 11:56 ق.ظ http://vasvase.persianblog.com

تا به حال اینهمه نوشته بنام کسی نبوده...سلام فرشید جان محشر بود...راستی اولللللللللللل!...شبای احیا منو یادت نره!

شهره چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 11:58 ق.ظ

تا اثیری نکشیم به هیچ جا نمیرسیم
شاید همین که مارو واسه هم نگه داشته

سارا چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 12:34 ب.ظ http://thebestbeauty.persianblog.com

شکر تلخ چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 01:22 ب.ظ http://shekaretalkh.persianblog.com

نبوسیده رهایت نکردم که خورشید را در جیب گذاشتی و رفتی .... ممنوم به خاطر حضور گرمت . لینک دادن بهت افتخاری بود

یکی از بهشت چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 02:00 ب.ظ http://fromtheheaven.persianblog.com

واقعا اصن نمیدونم چی بگم. این همه ظریف و زیبا...

مردیخی چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 02:07 ب.ظ http://girl.blogsky.com

سلام
خیلی قشنگ بود
موفق باشی

مــلیحه چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 02:25 ب.ظ

خیلی قشنگ بود فرشید.
تو این سکوت شبانه
که همه چیزش شده ترانه
تو قاب خالی پنجرمون
دیدنت شده بهانه !

صبا نسیم چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 03:04 ب.ظ http://rpg.persianblog.com

رها شو ...رها باش و ازاد هیچ چیز زیباتر از این نیست که بی تعلق باشی..بندت را رها کن.خانه عشرت اینجاست حانه ی دلتنگی....رها...

محمد عبدالوهاب چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 10:31 ب.ظ http://nahyan.persianblog.com

اقراء باسم ربک الذی خلق ... خلق الانسان من علق ... بخوان به نام پروردگارت ... اینو ۸۰٪ فهمیدم ...

خاکستر پنج‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 12:31 ق.ظ http://khakestar.blogsky.com

منو نمی بینی حال میکنی دیگه

پگاه پنج‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 10:28 ق.ظ

سلام فرشید نمی دانم چه بنویسم فقط می دانم واقعا ظریف و زیباست .
دوستت دارم .

سمانه پنج‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 12:49 ب.ظ http://samaneh5555.persianblog.com

خوب اگه همه آدما این حرفا رو بزنن تو می‌تونی رها بشی؟؟؟؟؟؟ می‌تونی دلتنگیات رو فراموش کن؟؟ می‌تونی خواستنات رو فراموش کنی؟؟ می‌تونی تنهایی پرواز کنی؟؟؟... شاد باشی

پریوش پنج‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 08:58 ب.ظ http://www.pariya00.persianblog.com

سلام و صد سلاموچقدر این باهم بودن ها.رها شدن ها.نیست شدن ها زیباست...اگر باشد.!!...بهارا سرو سبز دل ربا کو...صدای عاشق درد اشنا کو؟

آرمین جمعه 15 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 06:17 ب.ظ http://mr-he.blogsky.com

الا ای آنکه می‌گیری ولش کن
نگاهی وقف احوال دلش کن

حدیث آرزو می‌گفته با خود
به الطافت خدایا واصلش کن

بهار شنبه 16 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 10:23 ق.ظ http://www.twopartners.persianblog.com

از این چیزها نمی توان رها شد فقط باید یاد گرفت که صبور بود

طعم گیلاس دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 09:53 ق.ظ

گرم و زیبا مثل همیشه
اما آخه چرا؟
شاید کسی که باید رها کنه خودتی...

خواهرت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد