تنها تویی که آرامش تن خسته و روح نخ نمای منی
تنها تویی که وقتی میگویم ((های...))
هیچ نمی گویی و می فهمی
بعضی وقتها یک نگاه کافیست تا آدمی تمام ناشنیده ها را بشنود
دیشب خواهرم ساز رفتن می زد
باران هم که باریده بود
ماندیم من و خیالی نا بالغ از تو و
همین درخت انار زود به بار نشسته پیر
حالا تا کجای این قصه باید از رحم بوسیدن تو بنویسم نمیدانم
هی....
بی قرار بناچار از هرچه قرار بریده
کاش می دانستم که آخر کدام راه
کسی برای هر جرعه ات یک ((نوش)) می گوید و دعایی می خواند
نظرات 8 + ارسال نظر
البرز یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 07:53 ب.ظ http://taroot.persianblog.com

هر برگ زرد پاییز کوچکی است... زیبا بود.. بی تردید !!

امیر یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 08:21 ب.ظ http://rockboys.blogsky.com

خیلی زیبا می نویسی
تبریک می گم قلم بسیار قوی داری

آرش یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 08:31 ب.ظ http://www.arashk.blogsky.com/

سلام وبلاگ باحال و زیبایی داری
به منم سر بزن
موفق باشی

ماه پ دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 11:19 ق.ظ

من ندانم که کیم
من فقط میدانم که تویی :
شاه بیت غزل زندگی ام.

لارا دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 03:20 ب.ظ http://laranew.persianblog.com

عالی نوشتی..چی میشه گفت..خواستم بگم نوش...

امیر دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 04:56 ب.ظ http://amirhkam.persianblog.com

یه وقتایی یه نوش گفتنایی از صد تا زهر گفتن هم بدترن.
نوش جام زندگیت هیچ وقت نیش مباد

ملیــحـه دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 07:16 ب.ظ

ترانه هایت را دوست دارم
مرا به سادگی دخترکی می اندازد
به ترنم باران و سفیدی برف
یادت باشد . چترت را ببندی
دوست دارم اگر بارانی آمد ، تنها مرا خیس کند.

سرمه سه‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 12:29 ب.ظ http://avayeatash.blogsky.com

اصلآ اسم وبلاگت به این نوشته ات نمی خورد...برم ببینم به بقیه اش میاد یا نه!!(;
دلم انار خواست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد